سال ها پیش به همراه دوستی به مطب یکی از پزشکان مشهور در زمینه ی جراحی زیبایی رفته بودیم تا دوستم برای جراحی بینی اش از او مشاوره بگیرد. پزشک بعد از معاینه به او گفت که بینیش هیچ نیازی به جراحی نداشته و کاملا سالم و متناسب با چهره اش است و بعد نکته ای گفت که برایم خیلی جالب بود. اینکه خیلی از افراد اصلا به خاطر مشکل بینیشان نیست که جراحی می کنند بلکه مساله ریشه در ذهن و روان این افراد دارد و بع دلیل کمبود عزت نفس و خلاهای دیگر عمل های غیر ضروری انجام می دهند. ما از مطب بیرون آمدیم و آن روز دوستم برای همیشه از جراحی بینی منصرف شد.
لابد شما هم دیده اید بعضی آدم ها با اینکه مطابق معیارهای رایج عرف و جامعه زیبا نیستند یا خیلی خوب صحبت نمی کنند و مثلا صدا و لحن خوبی ندارند، چقدر با قدرت و اطمینان رفتار می کنند. به نظر می آید این جور آدم ها برای خودشان ارزش قائل هستند و خودشان را دوست داشته و با احترام در مورد خود رفتار می کنند. زیبا و باهوش نبودن باعث نمی شود که در رفتار یا کارهایشان مشکلی ایجاد شود و انگار از درون نیرویی دارند که به آنها نشاط ،اطمینان و احساس ارزشمندی می بخشد. به دلیل همین نیروی درونی به محیط پیرامون خود توجه چندانی ندارند و تحت تاثیر تعریف و تمجید دیگران قرار نمی گیرند و در واقع خود را نیازمند این تحسین نمی دانند. در نتیجه انتقاد یا سرزنش دیگران نیز نمی تواند حالشان را خراب کنند و یک جورآسودگی درونی و احساس امنیت روانی دارند که آنها را مطمئن و مسلط نشان می دهد اما عکسش هم صادق است.
یعنی افرادی هم هستند که قابلیت ها و توانمندی های بسیاری دارند، از ظاهری زیبا و جذاب ، استعدادها و مهارت های بسیار زیاد و … برخوردارند اما با کوچکترین موضوعی ازسمت اطرافیان و پیرامون، متلاطم شده و حالشان نسبت به خود و دیگران تغییر می کند، به عبارت دیگر ارزشمندی این دسته از افراد تابع قضاوت، توجه و یا تایید دیگران بوده و از محیط تاثیر می پذیرد. این نوع شخصیت و رفتار، به تربیت و ویژگی های شخصی مرتبط بوده که باعث می شود فرد خودش را با معیارهای مرسوم محیطش محک زده و بسنجد.
مفهوم عزت نفس
از عزت نفس تعریف های زیادی شده است. مثلا برندن معتقد است در عزت نفس دو مفهوم داشتن حس اطمینان در برخورد با چالشهای زندگی و نیز احساس صلاحیت داشتن برای رسیدن به خوشبختی یا احترام به خود وجود دارد. البته اینکه عزت نفس را حرمت نفس معنا کنیم محل بحث است چرا که حرمت نفس به معنای احترام گذاشتن به خود است و در واقع می توان گفت یکی از شرایط دارا بودن عزت نفس حرمت قائل شدن برای خود است.
برخی عزت نفس را ارزیابی درونی فرد نسبت به احساس ارزشمندی در درون خود می دانند و می گویند این صفت در همه ی انسانها بوده و در بعضی
بیشتر و در بعضی هم کمرنگ است.
در مجموع می توان گفت عزت نفس، ارزیابی کلی فرد نسبت به خود فارغ از همه ی مسائل بیرونی است و فرد در ذهن خود را بی نیاز از عوامل خارجی برای احساس رضایت و ارزشمندی می داند. در نتیجه داشتنش برای سلامت روانی فرد ضرورت دارد و فقدان آن ، به رشد روان شناختی او لطمه می زند.
تفاوت عزت نفس با اعتماد به نفس
عزت نفس برخاسته از تجارب زندگی افراد، بهویژه در سنین کودکی و نوجوانی است و این تجارب تعیینکنندهی احساس ارزشمندی فرد درطول زندگی او بهشمار رفته و در خصوصیاتی مثل انعطافپذیری، شجاعت و احترام به خود و دیگران نمود مییابد. اما اعتماد به نفس یعنی اینکه فرد به توانمندیهای فردی خود باور داشته باشد. اعتماد به نفس درنتیجهی انجام موفقیتآمیز یک کار خاص یا غلبه بر مسائلی بخصوص شکل میگیرد و در ویژگی هایی مثل اشتیاق به پذیرش چالشها و حل آنها ، مسئولیتها و فرصتهای جدید نمود مییابد. اگر فردی در کاری مهارت زیادی به دست بیاورد اعتماد به نفسش بالا می رود ولی اگر خودش مهارتش را قبول نداشته باشد یعنی اعتماد به نفسش پایین است.
برای مثال ممکن است فردی در سخنرانی کردن اعتماد به نفس بالا و در آشپزی کردن اعتماد به نفس پایینی داشته باشد ولی در عزت نفس، فرد باید در همه ی شرایط زندگی (موفقیتها و شکستها) خودش را دوست داشته و ارزش و احترام برای خود قائل باشد.
به طور خلاصه می شود گفت عزتنفس سالم زیربنای اعتمادبهنفسی است که در سالهای بعد شکل میگیرد.
راهکارهای افزایش و تقویت عزت نفس
داشتن احساس ارزشمندی در فرد به منظور کارآیی و موفقیتش اثرگذار است و سبب شفای ذهن از باورهای منفی می شود. عزت نفس بالا قدرت و توانایی فرد را بهبود بخشیده و در مقابل، پایین بودن آن می تواند از نظر روانی و ذهنی فرد را برای تصمیم گیری و مقابله با مسائل دچار مشکل نماید .
نکات زیر می تواند عزت نفس را در فرد افزایش داده و باعث شود که خود را بیشتر دوست بدارد:
۱-کمال گرایی منفی
شنیده اید که سنگ بزرگ علامت نزدن است؟ کمال گرایی منفی باعث می شود که همیشه انتظارات بالایی از خود داشته باشیم و در پی برآورده نشدن آن توقعات هم خود را ارزشمند ندانیم. کمال گراها معمولا همیشه بهترین ها را می خواهند و اگر به آن چیزی که در ذهن خود بهترین می دانند نرسند احساس شکست می کنند. دست برداشتن از کمال گرایی به بهبود و افزایش عزت نفس کمک می کند.
۲-از اشتباه کردن ترسیدن باعث می شود عزت نفس کاهش یابد. کسانی که می خواهند همیشه و همه جا تصمیمات درست بگیرند و اصلا اشتباه نکنند به نوعی دچار وسواس فکری و ذهنی بوده و در تصمیم ها و اقداماتشان افراطی عمل می کنند. کسانی که خودشان را مدام به خاطر هر اشتباهی حتی کوچک سرزنش می کنند نمی دانند که اشتباه بخشی از مسیر است و اصلا گاهی تا اشتباه نکنیم متوجه نمی شویم راه درست چیست.
۳-خود واقعیمان را با تمام کاستی ها دوست بداریم و به عبارتی خودمان را بپذیریم. آشتی با خود یا خود عشقورزی حقیقتا یکی از مهم ترین مسائلی است که می تواند تا حد خیلی زیادی عزت نفس را بهبود ببخشد. ما مجموعه از ویژگی های مختلف و البته متفاوت هستیم که همین تفاوت ها از ما یک انسان منحصر به فرد می سازد. اگر کاری را بلد هستیم و دوست نداریم در جمع راجع به آن صحبت کنیم نشان دهنده ی این است که خودمان را دوست نداشته و از کمبود عزت نفس رنج می بریم.
۴- از خودشناسی برای شفای ذهن و بهبود احساسات و عواطفمان بهره ببریم. کمبود عزت نفس دلیل بسیاری از مشکلات ذهنی و رفتاری است و برای آن نیاز هست تا گام های موثری در مسیر شناخت خویشتن برداشت. چرا که یکی از دلایل اصلی چالش های شغلی، تحصیلی، روابط و …ضعف عزت نفس است و با شناخت بهتر خود است که می توانیم این ضعف را برطرف کنیم.
۵-تقویت باورهای مثبت به جای باورهای منفی می تواند در افزایش عزت نفس نقش کلیدی ای ایفا کند. به جای پرداختن به اتفاقات منفی و یا رجوع به خاطرات تلخ ، بر نقاط مثبت خود متمرکز شویم و از طریق تمرین مثبت اندیشی با مطالعه، استفاده از جملات تاکیدی و… ذهن را به سمت پرورش نگرش سالم و خوب و در نتیجه تقویت عزت نفس سوق خواهیم داد.
آخرین دیدگاهها