نینا از عشقش به تریگورین می گوید و اینکه می گوید و حالا هنرپیشه ایست که روح قوی دارد.
تریپلف اسلحه را بر می دارد و …
ما دهه شصتی ها خیلی خوب آن تبلیغ را به خاطر داریم که می گفت هر جا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران می درخشد
این جمله دقیقا وصف حال نویسنده ای بزرگ است با این تفاوت که هرجا سخن از نمایشنامه نویسی بی نظیر است نام چخوف.
اولین بار چخوف را دایی وانیا شناختم. تئاتر ایوانف مرا بیشتر شیفته ی نویسنده کرده بود تا بازی بازیگران شناختم. باغ آلبالو، سه خواهر و…
مرغ دریایی داستان زندگی نویسنده ای جونان به نام تریپلف است که دل در گرو عشق دختری به نام نینا که عاشق هنر و تئاتر است دارد. او که درگیر ملال و خستگی است تصمیممیگیرد نمایش مرغ دریایی را که خودش نوشته با بازی نینا به صحنه ببرد. نینا که در جستجوی علاقه اش به بازیگری است ، نرد عشق با تریگورین، نویسنده ی مشهوری که معشوق مادر تریپلف است می بازد و تریپلف را ناکام و حسرت به دل به جا می گذارد.
و سرانجام از دهکده در جستجوی هنر و تریگورین به شهر می رود و ماجراهای جدیدی رقم می خورد.
مرغ دریایی پر است از حسرت ها و دیر رسیدن ها، ملالت های جامعه ی هنر و ستایش ارزشمندی هنر.
چخوف در این نمایش به صورت مستقیم به هنر و عطایا و نفرین های هنرمندانه زیستن می پردازد. احساس خلا و کسالتی که هنرمند را همواره درگیر خودش می کند.
آخرین دیدگاهها