برای بسیاری از ما شانس به معنی برنده شدن در قرعه کشی بانک،مسابقات بخت آزمایی و… است.خیلی از ما شانس را مولود یک تصادف و اتفاق ناگهانی که جهش مثبتی در زندگی فرد ایجاد می کند دانسته و فردی که این موقعیت به او رو کرده است را خوش شانس می نامیم.اما آیا شانس فقط همین معنی را می دهد؟هرگز فکر کرده اید چرا دسته ای از افراد هستند که خوش شانس به نظر می رسند وبه اصطلاح به مس هم دست بزنند طلا میشود و در مقابل عده ای همواره از بدشانسی نالیده و گرفتار انواع و اقسام بدبیاری ها هستند؟شما هم بر این باورید که شانس در خانه را فقط یکبار می زند؟پس شاید خواندن این مطلب نظرتان را نسبت به شانس یا همان بخت و اقبال ،تا اندازه ای تغییر دهد .
واقعیت این است گرچه شانس معمولا به اتفاقی که به صورت ناگهانی زندگی را تغییر می دهد گفته می شود که در حالت منفی به بدشانسی و در حالت مثبت ، خوش شانسی تعبیر می گردد،اما می توان در این اتفاقات هم نقش و عملکرد انسان را مورد بررسی قرار داد.در چنین حالتی دایره ی مفهوم شانس گسترده تر شده و به موارد متعددی سرایت می کند.
در ادامه نگاهی به برخی دلایل که باعث می شود گروهی لقب خوش شانس را پیدا کنند ،می افکنیم.در سطرهای ذیل،تلاش شده نوع نگاه فرد به موقعیت ها و فرصت های مختلف زندگی و نحوه ی برخورد و عملکرد او در مقابل آنها ، ملاک سنجش میزان و درجه ی شانس و اقبال او در زندگی فردی و اجتماعیش قرار گیرد.
۱٫ توانایی خلق موقعیت جدید
حتما این جمله را شنیده اید که انسانهای بزرگ با بن بست بیگانه اند،چون یا راهی می یابند یا راهی می سازند.این تفاوت انسان موفق و انسان سهل انگار است.انسان موفق به جای اینکه صبر کند تا از زمین و آسمان برایش ببارد و دائما در انتظار معجزه باشد، خودش دست به کار می شود و با تفکر،تلاش و ابتکار موقعیتی جدید خلق می کند.در مقابل فردی که منتظر است که به اصطلاح فرجی شود معمولا چیزی عایدش نمی شود.
برای خلق موقعیت جدید نیاز به زیرکی،مطالعه و پشتکار است.بین دو تاجر یا فروشنده کسی که تصمیم می گیرد با مطالعه ی شرایط بازار وشناخت سلیقه مشتری کالایی را برای تولید یا عرضه انتخاب کند که مورد استقبال خریدار قرار می گیرد و در نتیجه سودآوری بیشتری برای او دارد،موفق تر است.این فرد با قدرت ریسک بیشتر و نیز سنجیدن تمام جوانب موقعیتی جدید برای خود خلق نموده است. قطعا فردی که دست به تلاش و ایجاد فرصت های تازه می زند،بیشتر امکان ترقی و باز شدن درهای موفقیت یا شانس،برایش وجود دارد.
۲٫توانایی بهره برداری بهینه از موقعیت
شکی نیست که انسانهای مختلف از موقعیت های برابر به گونه ای متفاوت استفاده می کنند.مثلا از بین دو دختر که با شرایط یکسان در روستایی با امکانات محدود زندگی می کنند،یکی با تلاش و پشتکار راه ادامه تحصیل را در پیش گرفته و در حرفه اش موفق وسرآمد می گردد و دیگری خانه داری را برگزیده و زندگی معمولی و یکنواخت را انتخاب می کند.مسلما اگر فرد اول موفقیتی کسب کرده و زندگی موفق و مرفهی را تجربه می کند و به اصطلاح اوضاع بر وفق مراد وچرخ ایام به کامش می چرخد دلیلش بهترین بهره برداری او از عمر و فرصت و استقامت برای گرفتن نتیجه ی عالی است.
برای خیلی از ما هم این موضوع اتفاق افتاده وبا ازدست دادن فرصت های بسیار و عدم استفاده از شرایطمان و موقعیت های حتی به ظاهر نامناسب،شانس های زیادی را از دست داده ایم.فرد باهوش می داند که در هر موقعیتی چگونه بهترین استفاده را بکند واوضاع و احوال را طوری در دست بگیرد که نتیجه اش خوش شانسی و پیروزی باشد.
۳٫توانایی بهبود موقعیت موجود
برای هر کسی چالشها و شرایط سخت ممکن است پیش بیاید.اما نوع برخورد با این شرایط بسیار مهم است.گروهی ترجیح می دهند زانوی غم بغل بگیرند،خود را بدشانس نامیده و احساس کنند هر جه تلاش می کنند به در بسته خورده و بهبودی در شرایط حاصل نخواهد شد. شکی نیست که انسان خوش بین خوش شانس تر از انسان بدبین است.
پشتکار در سایه خوش بینی و ایمان فرد را از هر موقعیت دشواری عبور می دهد.فرد مثبت اندیش در نگاهش همواره سختی ها را گذرا و ناملایمات را جزء لاینفک زندگی شمرده و معتقد است وضعیت دشوار فعلی قابلیت بهبود و دگرگونی را دارد.در مقابل، افرادی هستند که به جای تلاش برای بهتر کردن اوضاع و احوال،ناامیدانه دست از تلاش بر می دارند ویا با تصمیمات و اقدامات غلط،شرایط را بدتر از آنچه هست ، می نمایند.
شانس هم می تواند زاییده ی ذهن و تلاش بشر باشد.انسان با دیدگاه و عملکرد خود می تواند موقعیت های پر ازموفقیت و خوش اقبالی در زندگیش خلق کرده وبه بهترین شکل از آنها استفاده نماید.
آخرین دیدگاهها